اشکنان لاین

ساخت وبلاگ
من همان روز اول قلبم را به تو هدیه دادم... تو با رفتنت دو قلب داری... و من مرده ای بیش نیستم... پیوست:نوشته ی خودم اشکنان لاین...
ما را در سایت اشکنان لاین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ashkananline بازدید : 44 تاريخ : چهارشنبه 30 آذر 1401 ساعت: 20:08

همیشه وقتی پس از کلنجار رفتن زیاد با خودت... بالاخره فراموشش کردی... یهو می بینیش و باز همه ی خاطراتش... عین یه فیلم از جلو چشات رد میشه... پیوست:نوشته ی خوم اشکنان لاین...
ما را در سایت اشکنان لاین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ashkananline بازدید : 40 تاريخ : چهارشنبه 30 آذر 1401 ساعت: 20:08

کاش می شد روی خط سرنوشت روزهای با تو بودن را نوشت... سرنوشت , ننوشت گر نوشت , بد نوشت اما باور کن نمی توان سرنوشت خویش را از سر نوشت ! باز هنگام سحر قلمی از تکه زغالی مانده از آتش شبی سرد میلغزد بر روی تن سرد و بی روح ورق ... و باز هم ردی از سوز دل بر روی خط های یخ زده کاغذ مینویسد... وباز قصه پر غصه تکرار ... روزی درختی بودم تنومند و زیبا ، قدی کشیده و شاخ و برگ تماشایی داشتم. عاشق شدم...! عاشق صدای خوش هیزم شکن...! و تن خود را بی آلایش تقدیم بوسه های درد اشکنان لاین...
ما را در سایت اشکنان لاین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ashkananline بازدید : 33 تاريخ : چهارشنبه 30 آذر 1401 ساعت: 20:08

به خاطر تو خورشید را قاب می کنم و بر دیوار دلم می زنم به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی نقره گون جای می دهم به خاطر تو کلماتم را به باغهای بهشت پیوند می زنم به خاطر تو دستهایم را آیینه می کنم و بر طاقچه یادت می گذارم به خاطر تو می توان از جاده های برگ پوش و آسمانهای دور دست چشم پوشید به خاطر تو می توان شعله تلخ جهنم را چون نهری گوارا نوشید به خاطر تو می توان به ستاره ها محل نگذاشت به خاطر روی زیبای تو بود که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند به خاطر دستان پر اشکنان لاین...
ما را در سایت اشکنان لاین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ashkananline بازدید : 36 تاريخ : چهارشنبه 30 آذر 1401 ساعت: 20:08

آشناهای غریب همیشه زیادند آشنا هایی که میایند و میروند آشناهایی که برای ما آشنا یند ... ولی ما برای آنها نمیدانم واقعا چرا و چگونه میشود که همه روزی آشنای غریب میشوند یکی هست ولی نیست یکی نیست ولی هست یکی میگوید هستم ولی نیست یکی میگوید نیستم ولی هست و در پایان همه بودنها و نبودنها تازه متوجه میشوی :که یکی بود هیشکی نبود این است دردی که درمانش را نمیدانند و ما هم نمیدانیم که آن یکی که هست کیست و آن هیچکس کجاست کاش میشد یافت کاش میشد شکستنی نبود کاش میشد اشکنان لاین...
ما را در سایت اشکنان لاین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ashkananline بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 30 آذر 1401 ساعت: 20:08

ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید ! پس حتما عوضی گرفتم ........................................... به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است ........................................... پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه اشکنان لاین...
ما را در سایت اشکنان لاین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ashkananline بازدید : 35 تاريخ : چهارشنبه 30 آذر 1401 ساعت: 20:08

می کوشید مرا از زندگی اش پاک کند ... می کوشید او را از یاد ببرم ... اما نمی دانست او ارزشی نداشت ... تا من در زندگی اش بمانم ... تا من او را در خاطرم نگه دارم ... ! پیوست : نوشته ی خودم اشکنان لاین...
ما را در سایت اشکنان لاین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ashkananline بازدید : 35 تاريخ : چهارشنبه 30 آذر 1401 ساعت: 20:08

سنگ نیستی ... احساس داری ... روزی به خاطر نادیده گرفتن احساسم ... تاوان خواهی داد ... روزی احساس خواهی کرد ... وجودم آرامش بخش توست ... آن روز من دیگر نیستم ... نیستم تا وجودت را ... به آرامش برسانم ...! پیوست : نوشته ی خودم اشکنان لاین...
ما را در سایت اشکنان لاین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ashkananline بازدید : 45 تاريخ : چهارشنبه 30 آذر 1401 ساعت: 20:08

تمساحه میره گدایی میگه: به منه بدبخت مارمولک کمک کنید! …………………………. گرگه میره دم خونه شنگولو منگول زنگ میزنه! مامانشون میگه بیا تو بچه ها نیستن!!!!! …………………………. یه روز یه مورچه داشته یه دونه برنج میبرده خونش دوستش میگه: از کجا آوردی؟ میگه: ) حمیییییییییییییییییییید) …………………………. یه خره با حسرت به یه اسبه نگاه میکنه میگه: کاش تحصیلاتمو ادامه میدادم!!! اشکنان لاین...
ما را در سایت اشکنان لاین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ashkananline بازدید : 41 تاريخ : چهارشنبه 30 آذر 1401 ساعت: 20:08

من دل به غم تو بسته دارم ای دوست درد تو به جان خسته دارم ای دوست گفتی که به دل شکستگان نزدیکم من نیز دلی شکسته دارم ای دوست راه تو به هر قدم که پویند خوش است وصل تو به هر سبب که جویند خوش است روی تو به هر دیده که بینند نکوست نام تو به هر زبان که گویند خوش است مجنون و پریشان تو ام دستم گیر چون دانی کز آن تو ام دستم گیر هر بی سر و پایی دستگیری دارد من بی سرو سامان تو ام دستم گیر ای دوست قبولم کن و جانم بستان مستم کن و از هر دوجهانم بستان با هر چه دلم قرار اشکنان لاین...
ما را در سایت اشکنان لاین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ashkananline بازدید : 43 تاريخ : چهارشنبه 30 آذر 1401 ساعت: 20:08